آخرين پنج شنبه سال 91
ايليای عزيزم بعد از گذروندن سه هفته خيلی سخت به خاطر مريضی بابا هادی جون خدای مهربون بهمون کمک کرد و بابايی از بيمارستان مرخصی شد . پنج شنبه هم با مامانا و بابا هادی رفتيم بيرون باباجون رفت سلمونی بعد همه با هم رفتيم باغ گل و طبق روال هر سال کلی گل خريديم و عصر همه توی حياط نشستيم و حلوا پختيم بابا جون فلامک هم همه گلها رو کاشت . خدا رو شکر انشاا.. خدا همه مريضها رو شفا بده و بابايی هادی هم سالم و سلامت باشه اميدوارم همه سال خيلی خوبی همراه با سلامتی، دل خوش، آرامش، پر روزی، و ... رو پيش رو داشته باشن. ...
نویسنده :
مامان ايليا
10:51